X

مودا استانبول ترکیه

  • ارسال شده در : 1397/02/02 , 10:42
  • 1920 بار مشاهده

در استانبول ترکیه، قصری برای شما برپا شده است؛ در این قصر، آرامش، هوای تازه، منظره های دیدنی، و هر نمونه چایی که بخواهید برای شما آماده شده است. و البته، منظره ای که هنوز هم شبیه به دوران قدیم حفظ شده است...


باغچه-چای  مودا


مودای ترکیه : یک مکان دوست داشتنی برای گذراندن یک روز تعطیل خوب، در استانبول...

تعطیلات آخر هفته در کشور ترکیه و در شهر استانبول: بعد از بیدار شدن از خواب و حاضر شدن و بیرون رفتن برای خودرن یک صبحانه دلچسب. مقصد ولی کجا؟ صد البته شهر زیبای مودا! در استانبول،  اگر شما از نواحی قسمتهای آناتولی بیایید، ممکن است که شما سفر با کشتیهای کوچک، اتوبوس، یا ماشینها و تاکسی های خصوصی را ترجیح بدهید. اگر شما از نواحی اروپایی نشین بیایید، شاید که ترافیک را دوست نداشته باشید، و بهترین راه  برای شما استفاده از مترو و یا وسایل حمل ونقل عمومی باشد. سفر با وسایل حمل ونقل عمومی میتواند واقعا دلچسب باشد. بعد از آنکه شما پیاده شدید، میتوانید پیاده و یا با تاکسی ون خودتان را به این منطقه برسانید.در حین گذر از این ناحیه شما از کنار باغچه چایی که در کنار خیابانهای مودا قرار گرفته است، رد میشوید. در این منطقه سه کاخ بزرگ وجود دارد که به شما صبحانه های دلچسبی را پیشنهاد میدهند. یکی از این کاخهای زیبا، کاخ الیف پاتیسری که در کنار خیابان«کِم» قرار گرفته است. آن یکی از کاخهایی به یادمانی است که در آن شیرینی های خوشمزه خانگی درست شده و برای میهمانان سرو میشود. به علاوه این که قیمتهای این شیرینی ها نیز بسیار ارزان و مناسب هستند. دومین کاخ در اینجا مودا کاپ است که در کنار بستی فروشی علی اوستا قرار گرفته است. در این جا شما میتوانید انواع بستنیها ر ا نوش جان کنید و هرکدام که دوست داشتید را خریداری کنید. سومین کار این ناحیه ایفیل پاتیسری است که در سمت چپ «کاپه مودا» قرار گرفته است. ایفیل پاتیسری یک مکان با نوستالژی و آرام است که با قیمتهای بسیار مناسب، پذیرایی خوبی را به شما عرضه میکند. بعد از خوردن غذا، زمان آن میرسد که شما سری به روزنامه ها بزنید. تفریح روز یکشنبه میتواند با داشتن یک روزنامه با مطالب جذاب کامل شود. اما یادتان باشد که قبل از آمدن به باغچه چای با خودتان روزنامه را بیاورید، زیرا که در اینجا هیچ روزنامه فروشی وجود ندارد. اگر به سمت خیابان«فری» تک قدم بزنیم، جایی که خیابانهای دودو، کیرنتی، کاسادِمودا و گورت کافر به هم میرسند، میتوانید کافه صدف را ببینید که در سمت راست خیابان کافه صدف وجود دارد و در قسمت چپ آن نیز «سوتی» قرار گرفته است. این مسیرها به سمت باغچه چای مودا ادامه پیدا میکند.

 

رامبو، گربه ها و داش رمضان

در هنگامی که شما وارد باغچه چای میشود، درختانی وجود دارد که توجه شما را به خود جلب میکنند، درختانی که با پیچکهایی پوشیده شده اند. بعد از آنکه شما از کنار آنها گذشتید، شما به رامبو می رسید، که در کنار راهتان قرار دارد. رامبو، یک سگ خیابانی واکسینه شده است و او یک از معروفترین شخصیتهای باغچه چای است. شما میتوانید آن را ببیند که تمام روز در کنار جاده خوابید است. او به ندرت مکانش را تغییر میدهد.همانطوری که شما متوجه شده اید، در استانبول جمعیت زیادی از گربه های وجود دارند و تعداد زیادی از آنها را در اطراف خواهید دید. رامبو با این همه گربه به خوبی کنار آمده است. آنها در برابر همدیگر به آرامی میخوابند. این سگ اصلا از اینکه گربه ها به سمتش می آیند نگران نمیشود، و آرام در کنار صندلی شما میخوابد و یا آنکه همانطور که شما نشسته اید برروی پای شما به خواب میروند. اینها گربه های «بزرگ» و خوش خوراکی هستند که گاهی از اوقات میخواهند در آنچه که شما میخورید شریک باشند. اگر شما یک گربه باز باشید، ممکن است که بخواهید صبحانه خود را با آنها به اشتراک بگذارید. به زیر چتر آفتابگیری بروید و بر روی صندلی که دوست دارید تکیه بزنید. در این زمان میشنوید که کسی به شما میگوید :« اوت افندی کایلا! کای ایستن وار می؟» (بله، آقای یا خانم، این هم چای شما! آیا چیز دیگری را در کنار چایی دوست دارید؟) و این درواقع داش رمضان است که برای شما یک استکان چای داغ آورده است. داش رمضانی یکی از کهنه سربازان بازنشسته و یکی از کسانی است که در باغچه چای کار میکنند. گاهی از اوقات او در هنگام خوردن چای با شما شوخی میکنند و یا آنکه با لبخند برای شما صورت حساب را می آید، شما گاهی اوقات شاید فکر کنید که استعداد او برای کارهای طنز به هدر رفته است. و نباید فراموش کنید که خیلی زود بعد از آنکه چای را سفارش دادید باید آن را بخورید. در این جا، در هر نوبت بین 30 تا 40 استکان چای ریخته میشود و بعد میان تمام میزهای پخش میشود. به همین خاطر ممکن است که چای شما بعد از مدتی بعد از سفارش به دستتان برسد. پس حوصله داشته باشید و دائم به مستخدم نگویید که «پس این چای من چی شد؟!!». بعد از چای زمان مناسبی برای خواندن روزنامه فرا میرسد. اگر شما فراموش کردید که روزنامه بخرید، اصلا نگران نباشید، زیرا که ممکن است که در همین نزدیکی شما توریست روزنامه خوان دیگری را بتوانید پیدا کنید که روی میز رها شده است. تنها به او بگویید که کدام صفحه را ترجیح میدهید. و یا اصلا شاید همه صفحه های آن را ترجیح بدهید. آنها معمولا در صندلی کنار شما نشسته اند و در حال نوشیدن یک لیوان نوشیدنی خوشمزه هستند. شما میتوانید به آنها بگویید که بعد از صبحانه و خواندن روزنامه را به آنها پس میدهید. شاید شما هم مجبور باشید که روزنامه خودتان را به میز کناریتان قرض بدهید. آنها شاید ابتدا این کار شما را به گرمی قبول نکنند، اما در اینجا چاره ای به جز این ندارند.
 

چای منطقه مودا


سبک قدیمی صورت حساب

یکی از بهترین موارد ویژه در باغچه چای مودا، آن است که این بخش هم در تابستان و هم در زمستان برای سالهای زیادی است که باز است و سبک سنتی بودن و گرمیش را حفظ کرده است. سیستم صورت حسابهای سنتی هنوز هم در این بخش کاربرد دارند. معمولا در این جا صورت حساب مربوط به چیزهایی که شما خورده اید و یا نوشیده اید نیست. در عوض در اینجا تعداد لیوان ها و یا بشقابهایی که بر روی میز قرارگرفته است شمرده میشود و برای شما یک صورت حساب داده میشود. بعد از آنکه شما یکی دوبار دراینجا بودید، متوجه میشوید که حتی اگر شما هم چیزی در اینجا سفارش ندهید آنها برای شما یک چای و یا قهوه، را پیش از سفارش های دیگر می آورند. کارمندانی که در اینجا هستند، نام اشخاصی که به صورت دائمی به اینجا می آیند را به خاطر می آورند. « نسکافه؟ نه، نمیتوانید اینجا پیدا کنید!». نسکافه هم در منوی غذا و هم در منوی نوشیدنیها در رستورانها، کافه ها، باغچه چای و بوفه ها و جاهای دیگر وجود دارد، اما در باغچه چای مودا نمیتوانید آن را پیدا کنید. هنگامی که شما میگویید «قهوه»، اینجا منظور شما به عنوان قهوه ترکی برداشت میشود. قهوه های با یک مزه ساده و یا و مقداری شکر که به خوبی با آنها قاطی شده است، طعم بسیار خوبی را ایجاد میکنند. هنگامی که غریبه های به اینجا می آیند، و نسکافه سفارش میدهند، میشنوید که « دراینجا شمانمیتوانید نسکافه پیدا کنید». این یک توضیح مختصر است، در زمانی که آنها مشغول توضیح سفارش به کارمند داخلی هستند نگاه کنید؛ آنها به جای واژه ها از زبان اشاره استفاده میکنند. در این میان اگر شما سیگاری هم باشید، نمیتوانید زیرسیگاری را در این جا پیدا کنید. زیرا اینجا منطقه بزرگی است که تمیزکردن و روبیدن خاکستر سیگار های در آنها بسیار سخت است. در اینجا شما شاید مجبور باشید که سیگارهایتان را در سطلهای زباله و یا روی زمین بیندازید. بازی تخته نرد و یا ورق نیز میتواند در باغچه چای مود،ا کار دلپذیری باشد. اما شما باید برای بازی کردن به داخل ساختمان بروید، زیرا که بازی کردن ورق و یا حکم در خارج از ساختمان ممنوع است. قسمت داخلی در زمستانها مملو از جمعیت است. شومینه چوبی، و یک حوضه آب ریز سبز با بوی بسیار خوب، در کنار میزهایی قرار گرفته است که به صورت منظم در اطراف چیده شده اند.

 

پر رفت و آمد ترین مکان

مودا به عنوان یک منطقه نوستالژی هم شناخته میشود. در کنار این جو دوست داشتنی؛ خانه ها، مغازه ها، و افرادی دیگری نیز در اینجا زندگی میکنند که یک شیوه زندگی واقعا نوستالژیک دارند. برخی از اوقات که شما آنها را در حال صحبت کردن میبینید و یا آنکه با آنها در باغچه چای مودا روبرو میشوید، میتوانید که این جو را به خوبی درک کنید. اگر شما جمعیت و جاهای شلوغ را نمیپسندید، بهترین زمان برای بیرون رفتن در ابتدای صبح تا پیش از عصر است، چه در طول هفته و یا در آخر هفته باشد. در عصرها، ممکن است که ناگهان اینجا شلوغ شود و شما فکر کنید که به قول یک ضرب المثل ترکی «جای سوزن انداختن هم نیست».  شما در اینجا میتوانید کم و بیش شاهد جمعیت باشید، به خصوص اگر که به کرات به اینجا برای استراحت سر بزنید. برای نمونه، ممکن است که بازیگرانی ترکیه ای مانند پلینسو پیر، و یا لوت تولک و پروفسور سنر اوسمزسوی، یا دیگر افراد مشهور را در اینجا ببینید. گاهی از اوقات موسیقیدانهایی مانند ادیپ اکبایرام، کمال بیی، را در اینجا میبینید که در حال کشیدن یک پیپ هستند و یا آنکه در حال نوشیدن چای میباشند، و یا خانم مسنی را میبینید که به نظر میرسد از فیلمهای قدیمی بیرون آمده است، مخصوص با ظاهر و لباسی که پوشیده است، و یا آنکه مرد با قد و بالای بلندی را میبینید که مانند یک جنتلمن واقعی لباس پوشیده است و یا آنکه به ظاهر یک آلمانی قدیمی که در ترکیه بوده اند و یا انکه یک ترک را ببینید که با فرزند و همسرش ویک سگ کوچک با موهایی طلایی بیرون آمده است، در کنار آن ها نیز یک زن مو فرفری، در حال راه رفتن است که با خیلیها خوش و بش دارد و با مردم اطرافش بازبان ترکی استانبولی صحبت میکند و در همین حال صاحب یک از کافه های در باغچه چای را مشاهده میکنید که با چندبار از روز از کافه اش بیرون می آید و برای پرنده ها نان میریزد، و به رامبو در طول روز مقداری شیر و یا چندتا تخم مرغ میدهد. و در اینجا مرد جوانی را می بینید که درحال فروش کلوچه های ترکی «باگال ترکی» است که یکی از غذاهای خیابانی محبوب در ترکیه است. ماشین اغذیه فروشی آن هیچوقت پر نیست و همیشه بیست، سی نفر هستند که در اطراف او ایستاده اند و از او باگال ترکی میخرند تا در کنار چایشان در این صبح دل انگیز بخورند. این در کنار فروش باگال اکنون پنیر و پاستای زیتونی را هم اکنون میفروشد. شما تنها به پیش بروید و برروی یک صندلی در کنار یک میز بنشینید. او بعد از یک هفت هشت دقیقه برای شما باگال تازه می آورد، و همانطوری آماده اش میکند که شما دوست دارید. باقیمانده از باگال ها در طول خوراک کبوترها، گنجشکها و فاخته های خوش شناس میشوند. مانند خود باگال فروش، در اینجا کباب ترکی فروشی هم هست که از قدیم در حال کار است. گاهی از اوقات او مشتریان زیادی دارد و نمیتواند که همه آنها را به خوبی سرویس دهی کند. او هم غذاهای خودش را به مشتریان باغچه چای میفروشد.

جزیره پرنس


به گشت و گذار ادامه دهید

هنگامی که شما در اینجا مینشینید، به خصوص اگر فصل بهار باشد، این امکان برایتان وجود دارد که بتوانید، قایقهایی بادبانی را که در کلوب قایقرانی مودا هستند را ببینید، این قایقها مسافرین را با تور میبرند و گاهی از اوقات نیز کشتیهای عمومی را میبنیید که مسافرین را به جزیره پرنس میبرند و یا اتوبوسهای دریایی که در کنار آنها عبور میکنند. این همچنین بهترین منطقه ای است که شما میتوانید به مشاهده دریای آرام بپردازید، و از نسیمهای عالی و آسمان پیش از غروب خورشید و لامپ های فلورسنت شهر لذت ببرید. و هنگامی که آسمان صاف باشد شما میتوانید ستاره ها را نگاه کنید و نور زیبای ماه را که بر روی اب دریا پخش شده است. مودا، هنوز هم در طول این ساعات زنده است. شما ممکن است که چیزهای زیادی را در این ناحیه و در جلو باغچه چای بیابید، از فروشگاه زیورآلات دست ساز گرفته تا لوازم و وسایل آشپزخانه و یا بخورهای طبیعی که در این منطقه یافت میشود. خانواده هایی که به این منطقه می آیند فرزندانشان را در پارک مودا، برای بازی کردن رها میکنند، این پارک در چند متری باغچه چای قرار گرفته است. حتی در زمستان، که در اینجا بارندگی زیاد است، بازدیدکنندگان دائمی این منطقه را رها نمیکنند. میزهای در همه جا هستند، و چند مورد از آنها در بخش دروازه ای شهر هستند. ناودانهایی که دراینجا هستنداز تخریب سقفها به خاطر باد جلوگیری میکنند. اجاقها داخلی خانه را گرم میکنند. در این زمان نشستن در داخل کافه های گرم، و نوشیدن چای و یا قهوه داغ، بازی کردن تخته نرد و صحبت کردن با دوستان تماشای بارش باران و برف واقعا دلچسب است. باغچه چای صبحها حدودا در سال 8:00 تا 8:30 باز میشود و در نیمه شب نیز بسته میشود. شما میتوانید که پرتوهای نور لامپ های چشمک زن آن را در این زمان ببینید. البته، به معنای آن است که «الان وقت رفتن است». الان باید از گارسون صورت حساب را بخواهید. لیوانهای روی میز جمع میشوند و زمین جارو میشود، نوشیدنی ها در یخچال قرار میگیرند و کافه شاپ ها بسته میشوند. لامپ های کافه ها خاموش میشوند. و اکنون وقت رفتن به خانه و یا خوابیدن در کنار ساحل است ، اکنون بادهای خوشی از دریا به ساحل می آیند. هر کسی صحنه را ترک میکند اما زندگی همچنان پا بر جاست...

نظرات کاربران